پاسخی به بهنود
چرا به شما برخورد؟
پاسخی به نقد مسعود بهنود بر سرمقاله «نقطه امید دشمن»
سرمقاله روز یکشنبه کیهان واکنش های مختلفی برانگیخت. پس از انتشار مطلب بسیاری دوستان به من گفتند جان مطلب در پرونده هسته ای همین است که نوشته ای و غربی ها برای توقف برنامه هسته ای ایران بیش از هر چیز روی بالا گرفتن اختلاف ها در داخل حساب کرده اند. اما از آنها که مخاطب اصلی آن سرمقاله بودند صدایی درنیامد الا مطلبی که مسعود بهنود در روزنت نوشت.
متن مقاله بهنود را اینجا بخوانید.
این یادداشت پاسخ بسیار مختصری است به نوشته این «پیر کارگر» استعمار.
جان کلام مسعود بهنود در نقدی که بر سرمقاله روز یکشنبه کیهان (که متن کامل آن بر روی این وبلاگ قرار دارد) نوشته دو نکته است. اول اینکه در تشدید اختلاف های داخلی برسر موضوعات مختلف، دولت بیش از هر کس دیگری مقصر است و دوم، اینکه، آنچه کیهان نوشته در واقع آغاز پروژه ای است که بر اساس آن «به بهانه اين که دولت مشغول مبارزه اي سخت است، و انتقاد از اين دولت فقط کار ستون پنجم دشمن، مي توان دهان ها را بست و قلم ها را شکست».
درباره مورد اول روشن است که من برخی کج سلیقگی ها را در رفتار دولتیان را انکار نمی کنم (یادداشتی از نگارنده در این باره را اینجا بخوانید) اما این هم جای انکار ندارد که پروژه ای وسیع، سیستماتیک و سازماندهی شده برای ناکارآمد و نابالغ نشان دادن تصمیمات دولت در تمامی حوزه ها، بویژه سیاست خارجی و پرونده هسته ای، وجود دارد و از مراکز موازی –یعنی غیر مرتبط با هم اما دارای هدف مشترک- مدیریت می شود. فقط به عنوان یک نمونه من اطلاع موثق دارم که درست پس از روی کار آمدن دولت نهم، برخی لابی های داخلی برای طرف های غربی –که در آستانه توافق بر سر اصفهان به اضافه یک پایلوت در نطنز با ایران بودند- پیغام فرستادند که فعلا دست نگهدارید، این دولت ظرف چند ماه سقوط خواهد کرد وآن وقت می توانید از موضع بسیار قویتری با ایران وارد مذاکره شوید و... (قصه لابی های غیر رسمی داستان بلندی است که شاید زمانی نوشتم). این که این لابی ها چه کسانی هستند کاملا مشخص و رفتار آنها قابل پی گیری است. اقدامات این لابی ها هیچ ارتباطی به درست یا غلط بودن رفتار دولت ندارد. آنها به دلیل نگرانی ازمنافع به خطر افتاده خویش نه منافع ملت که ادعا می شودبه خطر افتاده است، خود را موظف می دانند با هر تصمیمی از جانب دولت مخالفت کنند و برایشان هم مهم نیست که در این میان چهبر سر منافع ملی ی آید. یادداشت کیهان خطاب به کسانی بود که برخی تحلیل های سست درباره بحران زا بودن سیاست خارجی دولت اصولگرا را جدی گرفته اند و احیانا تلنگری در این باره که دشمن به انتقادهای –بعضا دلسوزانه- آنها دلبسته می تواند لااقل برخی از آنها را از راهی که می روند بازدارد.
اما درباره مورد دوم فکر می کنم از اساس اشتباهی رخ داده است. مخاطب سرمقاله کیهان اساسا امثال بهنود نبودند که حالا او خود را وسط دعوا انداخته و مدعی شده است. بهنود و همگنان او عمری است که از صفوف ملت ایران خارج شده و به کاسه لیسی دشمنان این ملک و ملت مشغولند و طبعا هیچ دیوانه ای در امریکا و اروپا ساز ناهمراه آنها با نظام جمهوری اسلامی را به معنای ایجاد شکاف در صفوف ملت ایران نمی گیرد. بهنود اگر با امریکا همراهی و با راهبرد های نظام جمهوری اسلامی مخالفت نکند جای تعجب و تامل است. ضرورتی هم به شکستن قلم امثال ایشان نیست. بالاخره خلایق به تفریح احتیاج دارند.